کاش حرفهای پشتِ سر، حقیقتِ وجودمان نباشد.
جمعه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۴، ۱۱:۵۳ ب.ظ
یکجا شیرین است یکجا هم تلخ. به قول مادربزرگم تلخِ زهرِ مار. نمیدانم زهرِ مار را امتحان کرده بود یا از کسِ دیگری شنیده بود. به هرحال داشتم غیبت را میگفتم. هرچه به معنای بدگویی کردن تلخ است به اندازه بیشترش پیچاندنِ کلاسها حال میدهد.
شیرینی اش را که کنار بگذاریم، به جای هرچه می توانیم بستاییم، زوم کرده ایم روی تمامیِ آنچه قابلِ بدگویی است. اصلا من خودم هم می دانم یک زمان هایی خیلی هم می چسبد:دی، ولی محضِ رضای خدا برای بار دوم که کسی را میبینید و اولین بار است با او همصحبت می شوید، زبان به دهان بگیرید. هر چقدر هم که حرفهایتان چیزی جز حقیقتِ محض نباشد، هر چقدر هم فقط وصفِ صفتِ دیگری باشد بازهم این لطف را هم به خودتان، هم در حقِ مخاطبتان انجام دهید.
شیرینی اش را که کنار بگذاریم، به جای هرچه می توانیم بستاییم، زوم کرده ایم روی تمامیِ آنچه قابلِ بدگویی است. اصلا من خودم هم می دانم یک زمان هایی خیلی هم می چسبد:دی، ولی محضِ رضای خدا برای بار دوم که کسی را میبینید و اولین بار است با او همصحبت می شوید، زبان به دهان بگیرید. هر چقدر هم که حرفهایتان چیزی جز حقیقتِ محض نباشد، هر چقدر هم فقط وصفِ صفتِ دیگری باشد بازهم این لطف را هم به خودتان، هم در حقِ مخاطبتان انجام دهید.
- ۹۴/۱۱/۱۶