بالهای رنگارنگش را گشود و به اوج موفقیت رسید
چهارشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۳، ۰۷:۰۲ ب.ظ
سه هفته ای بود دوستم را ندیده بودم. وقتی آمد مثلِ خانومهای بزرگِ وارد به کدبانوگری ازش پذیرایی کردم. میگفت معجزه شده این مدت؟.. توی ذهنم که مرور میکردم دیدم حق داشت. من اگر از پسِ این کارهایِ به نظر سخت برآمدم میتوانم خیلی بیشتر در زمینه های مورد علاقه ام پیشرفت کنم.
+ تلاش کن به خواسته های دلت برسی و خواسته های بدرد نخورت را رها کن. "لیون نکسون"
- ۹۳/۰۷/۱۶